خجالت می کشم ، وقتی خودم را پشت حصاری به نام دین پنهان می کنم بعد هر کاری دلم می خواهد می کنم ! گاهی دروغ می گویم ، تهمت می زنم ، دلی را می شکنم و خرده هایش را رها می کنم این ها همه از کوچکی من است . نه گناه دین هی عهد می کنم ، کاری بکنم خدا خوشش بیاید ، تو خوشت بیاید ، ولی عهد می شکنم . دل تو را می شکنم ، ببخش مرا تازه می فهم : دلتنگی ، دلتنگی که می گویند یعنی چه ! قدر یک دنیا دلتنگی در گلویم تلنبار شده ، حرف های زیادی دارم چه قدر بودنت خوب است ، ببین بیایی چه می شود التماس دعا برچسبها:
<-وب حماسه -> |